فلورا پارک، اوایل اردیبهشت (می 2012)، بهار زیبا
از وقتی از بایرن برگشتم دستبند رنگینکمانام گم شده. برای همین احساس میکنم به آرمانهای امام راحل خیانت کردهام. این دستبد را دقیقن هفتصد روز پیش دوست خوبم بهراد به من داد. بهراد وبلاگ داشت و دیگر ندارد. الان نیست در دنیای مجازی و جایش خالیست. دارم فکر میکنم الان جای خیلیها خالیست و ما به خیلی صداها نیاز داریم که آنها را نداریم. ما باید بنویسیم، ما که نمیتواینم در ایران از پستو بیاییم بیرون، باید در فضای مجازی از خودمان برای اکثریت دگرجنسباز بنویسیم. درست بنویسیم.
***
هوا اینجا سرد است و زمستانِ لعنتی تمام شدنی نیست. دیگر متنفر شدهام از سرما و برف و زمستان و هوای یخبندان و ابری و خاکستری و بدون آفتاب و نور و زیبایی و درختهای سبز و ... فقط زندهام و نفس میکشم به امید دیدن بهار، کلروفیل، گرمای آفتاب.