۵ آبان ۱۳۹۲

سکس اند د سیتی

کای هم می‌گوید که من ماشین سکس‌ام. چهل و هشت ساعت اینجا بود٬ بعد دیشب رساندمش به خانه‌ی فلوریان که خودش می‌گوید پسره سکس‌ادیکتد است. داشتم گردنش را گاز می‌گرفتم توی خیابان که گفت فردا زنگ می‌زند که ببینیم هم را. امروز عصر زنگ زد. اول گفت ساعت شش می‌آید اینجا٬ بعدش مسیج داد و گفت اصلن شام را با کوین می‌خورد و دیرتر می‌آید که شب بماند. در همین حین فکر کردم که با کوین هم خوابید توی همین یک روز؟‌ بهش زنگ زدم و گفتم فردا وقتی همه خواب هستید من باید بروم به کارخانه‌ی کذایی و نمی‌توانم میزبان باشم امشب. گفت یعنی داری می‌گویی که نیایم؟ گفتم که درست فهمیدی. فردا شب بیا. گفت که فردا شب باید برود تسربست. گفتم اوکی. گفت اوکی. گفتم بای٬ گفت بای.