۲۸ بهمن ۱۳۹۲
۱۲ بهمن ۱۳۹۲
در آستانهی 29 سالگیام
28 سالگیام پُر شد. میبینید زمان چه زود میگذرد؟ روزهای حوالی تولدم، سال اولی که آمده بودم توی این وبلاگ، رشت بودم در انتظار اعزام به خدمت و 24 سالم تمام شده بود. سال دوّم روز تولدم را رژه میرفتم و یازده ماه خدمت کرده بودم. سال سوّم برف باریده بود، مصاحبهی ویزایم بود توی سفارت آلمان و منتظر خروج از ایران بودم. سال چهارم دیگر ایران نبودم. توی خانهام توی خیابان آمکروکنتور دوستانم سورپرایزم کرده بودند با جشن تولد و یک خروار آدم یکهو ریختند خانه بزن و بکوب. و الان سال پنجم رسیده. توی کتابخانه میچپم با دوستای استریت بهتر از آب روان و برای امتحانها میخوانم.
اشتراک در:
پستها (Atom)